پس از سالها تصمیم گرفتیم که شروع کنیم تا روزه هایی که حسابشون از دستمون دررفته را قضا کنیم.
گفتم خب امشب بیدار میشم که سحری بخورم بعد یادم افتاد فردا اربعین هست و پاده رویه و نمیشه که!
شب بعدش هم انقد خسته بودم که به جای 4 صبح، ساعت 11 پا شدم :/
بعدش خونه بابزرگ دعوتمون کردن واسه ناهار نذری
بعدش خالم دعوتمون کرد
بعد پریروز گفتم دیگه حتما حتما روزه میگیرم،صبح که چشام باز کردم متوجه شدم که گلودررررد دارم!
بعد دیگه الان به خودم گفتم نَمیر لطفا اصن روزه نمیگیرم! بقول دوستان مرسی.اَه
+سیب زمینی سرخ کرده چه ربطی به سرماخوردگی داره خب؟!
ایشالا زودتر خوب شی
ایشالا.ممنان