0

پایان

فرشته

یه مدلی هم هستیم که خالمون زنگ زده میگه فلانی با ماشین ما رفته فلان جا و باید ساعت6برمیگشتن الان 7/40 هست

و برنگشتن و گوشیشون دردسترس نیس،

از همون وقت که رفتن تا الان از ترس چیزی از گلوم پایین نرفته، زنگ زدم به تو بگم که تو دلت پاکه تو برامون دعا کن :|

خندیدم و گفتم باشه ایشالا که پیداشون میشه

دو دیقه واقعا دو دیقه بعد تماس گرفت گفته که برگشتن و مرسی که دعا کردی:||||

گفتم بخدا من هنوز دعا نکرده بودم

چند سال پیش هم یه خانومی از فامیلامون بود که سرطان داشت و حالش خراااااب بود ولی نمیمُرد:(

داییم اومد بهم گفت عاطفه تو دلت پاکه دعا کن یارو بمیره و راحت شه

بعد فرداش مُرد

ولی من دعا نکرده بودم بخدا


+کلا این دایی و خاله هام منو فرشته میبینن.جدیشون نگیرین.

+اصراری بر بدبخت نشون دادنِ خودم ندارم و آرزومه که دلم پاک باشه ولی خب نیست.

+خدایا دعاهای منو هم تو سه سوت برآورده کن.باشه؟

+الحمدلله رب العالمین


عصبانی میشدم...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بزرگوار!


هنوز انقدر بزرگوار نشدم که بتونم از بی ادبی های یک نفر ناراحت نشم!


سکوت.

من و این همه لباسِ خوشگل محاله


دیروز با خاله ها رفتیم یک جایی، بعد من بصورت اتفاقی دیدم یه مغازه ای کللللی لباس قششششنگ از این مدل کره ای هایِ جینگیلی بینگیل آورده بود

گفتم عه بیاین از اینا بخریم

همه یکصدا هی میگفیم وای اینا چه خوششگلن

باورش برای خودم هم سخت بودولی هزارتا لباس اونجا بود که  این یکی از اون یکی قشنگتر بودو اون یکی از این یکی!!!!

  15 تا لباس از  همه مدل هاش خریدیم

واسه خودم و مامانم واسه اون یکی خاله هام حتی واسه مامانبزرگم هم خریدیم


به حدی در پوست خودم نمیگنجیدم از فرط خوشحالی که میخواستم ذرت مکزیکی ام را به فروشندهه بدم و بگم مرسی که انقدر لباساتون قشنگه!

که طبق معمولِ اینجور مواقع، خاله ام دست منو گرفت و کشون کشون برد


+ ذرت مکزیکی را عاشقم من



+خوب بود.خداراشکر